تاريخچه توليد سيمان
شايد قرنها پيش در يك اطراقگاه گروهي، انسانهاي عصر حجر، روي تخته سنگي آهكي، آتشي برپا كرده و از گرماي آن غرق تفكرات خويش بودند كه ناگهان رگبار باران رشته آن تفكرات را قطع و آنها را وادار به فرار به زير سايباني ميكند.
در اثر آب باران آتش خاموش شده و سنگ داغ در اثر بارش باران خيس شده و بلافاصله متلاشي و تبديل به پودري سفيد ميشود. پس از روزها يا هفتهها كه افراد گروه به اطراقگاه خود باز ميگردند ملاحظه ميكنند كه سنگي نوظهور متولد شده است. احتمالاً كشف ملات آهكي به همين سادگي صورت گرفته است و مطالعات تاريخي و باستاني بيانگر اين مطلب است كه ريشه و سابقه توليد سيمان (سيمان طبيعي) از نظر تاريخي با توليد آهك همزمان ميباشد.
فنيقيها در حدود 1000 ق.م، يونانيها 200 ق.م. و روميها 100 ق.م. قادر به تهيه مصالحي بودند كه با آب سخت ميشده است. بناهاي تاريخي بسيار قديمي همچون اهرام ثلاثه مصر مؤيد اين نكته هستند كه بشر از ازمنة قديم برخي ملاتها را به خوبي ميشناخته است. مصريها از ملات سنگ گچ ناخالص پخته شده در حالي استفاده ميكردهاند كه سنگ آهك فراواني در زير پا داشتند. استفاده سنگ آهك تكليس شده (ملات آهكي) در دوران تمدن يونان و روم رواج داشته و آن را يا به صورت خالص و يا به صورت مخلوطي از شيره آهك با شن و ماسه و سنگ شكسته و يا خاكستر آتشفشان استفاده ميكردهاند.
مطالعات تاريخي نشان ميدهد كه ايرانيان نيز قادر به تهيه ملاتهاي آبي بودهاند كه توانايي تحمل فشار و حفظ انسجام خود را در مجاورت آب نيز حفظ ميكرده است. آثار باقيماندهاي مانند سدها و پلهاي عظيم در نقاط مختلف ايران همچون «سد ايزدخواست» كه اولين سد قوسي جهان است، «سد كرخه» و «سد شادروان» مسلم ميسازد كه ايرانيها از خيلي قديم خواص هيدروليك آهك را ميشناختهاند.
پختن آهك را روميها از يونانيها و يونانيها از ايرانيان فرا گرفتند. زيرا قديميترين ملات آهكي در ايران پيدا شده است. آشوريها و بابليها بناهاي خود را با گل و سنگ گچ و آجر و ملات گل يا قير ميساختهاند.
چينيها هم پختن سنگ آهك را ميدانستند و در ساختن برجهاي ديوار چين كه حدود 2000 سال پيش ساخته شده است، از ملات آهكي استفاده كردهاند اما ملاتهاي ايران خيلي قديميتر از آن زمانها است.
اقوام ساكن در شمال خليج فارس از نوعي ساروج استفاده كردهاند كه داراي خواص هيدروليكي جالب و مقاومت بالايي بوده است. معروفترين اين ساروجها ساروج خمير است كه در بندر خمير تهيه ميگرديد. هنوز تاسيسات بندري ساخته شده با اين نوع ملات در نقاطي از بندر لنگه و بندر بوشهر پابرجا هستند.
تاريخ علم سيمان:
قرون 18 و 19 زمان كشف بسياري از پديدهها بود و توجه زيادي به پديدههاي علمي و طبيعي توسط دانشمندان و محققين ميشد. يكي از پديدههايي كه مورد توجه زيادي بود گيرش و سخت شدن ملاتها بود. از جمله اين مواد، خواص هيدورليكي ملاتها بود كه در سال 1756 توسط «جان اسميتون» انگليسي كشف گرديد.
نامبرده به خواص مهم تركيبات موجود در خاك رس، گيرش هيدروليك و خاصيت سخت شدن اين تركيبات پي برد. اين اكتشاف در پي تحقيقات او براي ربودن جايزه مسابقهاي بود كه تحت عنوان بهترين ملات جهت تجديد بناي «فانوس دريايي ادي استون» مطرح شده بود و اسميتون طي تحقيقات خود متوجه شد كه بهترين ملات از پختن نوعي سنگ آهك به دست ميآيد كه در آن مخلوط سنگ، مقداري خاك رس نيز وجود داشته باشد. دنبال كردن اين كشف توسط آقايان هيگينز و پاركر سرنخ اكتشافات بعدي بود تا اينكه اولين اقدام بشر در زمينه تهيه مخلوط مصنوعي از سنگ آهك و خاك رس براي تهيه سيمان آبي به نام آقاي ويكت فرانسوي ثبت شد. اما نهايتاً افتخار نهايي نصيب آجرچين انگليسي به نام جوزف اسپيدين شد. او موفق شد از پختن مخلوطي از سنگ آهك و خاك رس (به نسبت متفاوت و به صورت دوغاب) در درجه حرارت بالا به نوعي آهك آبي فوقالعاده جالب دست يابد كه نام آن را سيمان پرتلند گذاشت و در 21 اكتبر 1824 سيمان ساخته شده خود را به ثبت رسانده و لوح تقدير از جرج چهارم دريافت دارد.
علت اين نامگذاري هوشيارانه شباهت خيلي زياد رنگ آن با نوعي سنگ آهك موجود در جزيره پرتلند انگليس است. سيمان ساخته شده او واقعاً بهتر و عاليتر از تمام سيمانهاي قبلي بوده و داراي مقاومت بيشتري بود. به همين علت از آن در ساخت پارلمان جديد انگلستان كه از سال 1840 تا 1852 طول كشيد، استفاده گرديد. بدين ترتيب بشر وارد عصر توليد صنعتي سيمان شد و براي اولين بار در تاريخ صنعتي، نخستين مؤسسه استاندارد توليد توسط توليدكنندگان سيمان در كشور آلمان به وجود آمد؛ لذا سيمان اولين محصول صنعتي است كه داراي استاندارد توليد شده است.
توليد صنعتي سيمان پرتلند از اوايل قرن 19 با كورههاي داراي 5تن ظرفيت در هفته كه كاملاً شبيه به كورههاي آهكپزي بوده شروع و به مرور هماهنگ با افزايش تقاضا براي اين كالاي معجزهگر ابداعاتي در ساختمان كورهها و نحوة توليد صورت گرفت. بالاخره با ابداع كورههاي دوار، قدم عظيمي در جهت پاسخگويي به بازار مصرف برداشته شد. ثمره 80 سال كار و استفاده از تكنولوژي دوار سيمان منتهي به ساخت كورههايي با ظرفيت 100.000 تن كلينكر در روز شده است. اكنون هزاران كوره در كليه نقاط دنيا هر جا كه معادن سنگ آهك و خاكرس وجود داشته باشد، مشغول به توليد سيمان است.
تاريخ توليد سيمان در ايران:
اينكه از چه تاريخي مصرف سيمان در ايران باب شده است چندان مشخص نيست ولي آنچه كه مسلم است ورود سيمان به ايران توسط بيگانگان بوده است كه از آن براي ساختن بناهايي نظير كليساها و سفارتخانهها و تاسيسات بندري استفاده شده است.
با شروع قرن 14 هجري شمسي سرعت گسترش كارهاي زيربنايي، همزمان با تحولات صنعتي جهاني آنچنان گسترده است كه كيفيت و كميت محصولات سنتي ساختماني جوابگوي نيازها نبوده است و خصوصاً با شروع احداث راهآهن سراسري ضرورت استفاده از سيمان جهت ساختمان پلها و تونلها و ايستگاهها كاملاً محسوستر گشت.
از آنجايي كه سيمان كالايي ارزان قيمت و سنگين وزن است و مصرف آن وقتي مقرون به صرفه است كه محل توليد و مصرف، حتيالامكان نزديك به يكديگر باشند، لذا پس از مدتي كه سيمان وارد ميشد تصميم بر اين شد كه با توجه به وفور مواد اوليه سيمان در ايران، از محل عوايد حاصل از قند و شكر اقدام به تاسيس يك كارخانه 100تني (روزانه) سيمان بشود. در سال 1310 اين تصميم شروع به عمل شده و مطالعات اوليه زمينشناسي منجر به انتخاب محلي واقع در 7 كيلومتري جنوب تهران آن زمان و در كنار كوه بيبيشهربانو گرديد. كار احداث اين واحد با سرمايه 8 ميليون ريالي در بهمنماه 1312 به پايان رسيده و بلافاصله بهرهبرداري از آن آغاز گرديد. (تقريباً 50 سال پس از ژاپن، 60 سال پس از آمريكا، 70 سال پس از آلمان و 100 سال بعد از انگليس).
با گذشت زمان و فزوني تقاضا براي اين محصول، نياز به كارخانههاي ديگر معلوم و آشكار شد. لذا در تاريخ 1314 كارخانه ديگري با ظرفيت روزانه 200 تن خريداري و در سال 1315 در جوار كارخانه قبلي عمليات ساختماني آن شروع و در سال 1316 بهرهبرداري از واحد دوم آغاز شد. شايد لزومي به گفتن ندارد كه ركن اصلي هر بنايي سيمان و خواص معجزهآساي آن ميباشد و هيچ سازه و بنايي بدون وجود سيمان قابل تصور هم نيست.
سيمان خاكستري:
سيمانها مواد چسبندهاي هستند كه قابليت چسباندن ذرات را به يكديگر و به وجود آوردن جسم يكپارچه از ذرات متشكله را دارند. اين تعريف از سيمان داراي آنچنان جامعيتي است كه ميتواند شامل انواع چسبها از جمله چسبهاي مايع كه در چسبانيدن قطعات سنگ يا فلزات به يكديگر به كار ميروند، نيز بشود. لذا مقصود ما از سيمان در اينجا آن نوعي است كه داراي ريشه آهكي باشد.
سيمان گردي است نرم، جاذب آب و چسباننده خردهسنگها كه اساساً مركب از تركيبات پخته شده و گداخته شده اكسيد كلسيم با اكسيد سيليس، اكسيد آلومينيوم و اكسيد آهن است. ملات اين گرد قادر است به مرور در مجاورت هوا يا در زير آب سخت شده و در زير آب ضمن داشتن ثبات حجم، مقاومت خود را نيز حفظ نمايد و در فاصله 28 روز در زير آب ماندن داراي حداقل مقاومت 250 كيلوگرم بر سانتيمتر مربع گردد.
به طور كلي مواد اوليهاي كه براي تهيه سيمان به كار ميرود از منابع طبيعي (معدني) تهيه ميگردد. براي تامين اين تركيبات در درجه اول از سنگ آهك با درصد بالا و در درجه دوم از خاك رس كه داراي مقدار كمي آهك ولي مقادير قابل ملاحظهاي اكسيدهاي سيليس و آلومينيوم و آهن ميباشد، استفاده ميگردد. براي تنظيم دقيقتر مواد اوليه از مواد اصلاح كننده مثل آهن و سنگ سيليس و غيره نيز استفاده ميگردد.
سيمان سفيد:
سيمان سفيد در سال 1887 ميلادي براي اولين بار توسط كمپاني لافارژ فرانسوي تهيه و به بازار عرضه گرديد سپس به علت استقبالي كه از آن به عمل آمد و تقاضا براي آن روز به روز افزايش يافت، كشورهاي ديگر در صدد ساخت آن برآمدند كه از جمله ميتوان به آمريكا در سال 1907، آلمان 1908، ژاپن 1920 و انگلستان 1929 اشاره كرد.
تهيه سيمان سفيد احتياج به تكنولوژي پيچيدهتري نسبت به خاكستري دارد و كشورهاي غير صنعتي به ندرت توانستهاند آن را توليد كنند. در ايران براي اولين بار در سال 1342 كارخانه سيمان دماوند با تبديل كوره 100 تني سيمان خاكستري شروع به ساخت سيمان سفيد نمود. پس از آن به علت افزايش تقاضا، كوره دوم آن نيز در سال 1350 اقدام به توليد سيمان نمود و در حال حاضر اين كارخانه و كارخانجات سيمانهاي سفيد تبريز، ساوه، اروميه سيمان سفيد به بازار عرضه مينمايند كه بخشي از اين توليد به خارج از كشور صادر ميشود.
در سيمان سفيد به جاي خاك رس از كائولن استفاده ميكنند، زيرا يكي از علل رنگ سيمان خاكستري ناشي از حضور آهن در تركيبات رس است و چون كائولن فاقد (مقدار بسيار اندك) آهن ميباشد در نتيجه كلينكر توليدي تقريباً سفيد رنگ است (سبز روشن مغز پستهاي) و از طرفي پروسه توليد چنان است كه اجازه اكسيد شدن مجدد را به آهن نميدهد در نتيجه به بالا رفتن ميزان سفيدي كمك مينمايد.
از موادي كه ميتوانند سفيدي سيمان را خراب كرده و جذابيت بازار آن را كاهش دهند ميتوان از تيتانيوم و منگنز نام برد. نهايتاً به علت نوع پروسس و نرمي بسيار بالاتر سيمان سفيد، بتن حاصل از سيمان سفيد، مقاومتهاي بسيار بالاتري نسبت به سيمان خاكستري دارد كه خود مزيتي بزرگ به حساب ميآيد.
تولید...
برچسب : نویسنده : داودی tolid بازدید : 57
تاريخچه توليد و ارزش فراوان كاغذ |
قرن ها است انديشه بشر بر روى كاغذ نقش بسته است و اسناد و مدارك مربوط به هويت انسانى و مايملك انسان از طريق كاغذ و نوشته هاى بر روى آن است كه دست به دست مى چرخد. اگر ما امروز مى توانيم بسيار از ديروز بدانيم به سبب پديده «كاغذ» است. حتى با وجود پديده ها و رسانه هايى مثل تلويزيون، ماهواره، اينترنت و... هنوز كه هنوز است كاغذ در ارتباطات بشرى حرف اول را مى زند. كاغذ شايد يك ابزار ساده به نظر آيد ولى واقعيت اين است كه صفحه سفيدى است كه همچون لوح سفيد وجود انسانى هر نوشته اى را مى تواند بر خود حك كند و صنعت چاپ با استفاده از كاغذ توانست دست به تكثير انديشه بشرى بزند. در اين گزارش قصد بررسى صنعت چاپ نيست. چرا كه «چاپ» بحثى جداگانه را مى طلبد. كاغذ به عنوان كشف بزرگ بشرى همواره تأثير به سزايى در فرهنگ و اقتصاد جوامع داشته است. كاغذ و پيشينه آن بشر قبل از پيدايش زبان ابتدا با كندن غارها هم گرايش خود به نوشتن و تصوير كردن را نشان داد و هم نياز به خلق زبان. بعد از دوره غارنشينى و با به وجود آمدن زبان، قالب هاى خشتى به اصطلاح نخستين كاغذى بودند كه بشر اقدام به نوشتن بر روى آنها كرد و حتى فرامين شاهان عهد كهن بر روى قالب هاى خشتى نوشته مى شد. پس از قالب هاى خشتى هم چرم حاصل از پوست حيوانات وسيله اى براى نوشتن شد تا اين كه كاغذ به وجود آمد. كاغذ ورقه نازك هموارى است كه معمولاً از الياف گياهى ساخته مى شود و براى نوشتن و چاپ كردن به كار مى رود. البته موارد استعمال ديگرى هم دارد. كلمه كاغذ از زبان سانسكريت وارد زبان فارسى شده است و لفظ اروپايى براى كاغذ از كلمه «پاپيروس» يونانى است. اولين ملتى كه در جهان موفق به اختراع كاغذ شد چينى ها بودند، در سال ۱۰۵ بعد از ميلاد شخصى به نام «تاسى لون» موفق به اختراع كاغذ شد و حدود سال ۶۱۰ م به ژاپن و ۷۵۱ م به سمرقند راه يافت. در اواسط قرن دوم هجرى كاغذ از سمرقند به بلاد اسلامى رسيد. مى گويند: «فضل ابن يحيى برمكى» نخستين كسى بود كه در بغداد كارخانه كاغذسازى داير كرد. در قرن چهار هـ .ق كاغذسازى در بغداد رواج يافت. «ابن النديم» از شش نوع كاغذ كه در آن زمان معروف بود نام مى برد و مى گويد: كتاب را از كاغذ خراسانى مى ساختند، در خراسان مردم براى ساختن كاغذ از پنبه و مواد نباتى استفاده مى كردند. مهمترين كاغذهايى كه توسط مسلمانان ساخته شد .كاغذ «سليمانى»، «طلعى»، «نوحى»، «فرعونى»، «جعفرى»، «طاهرى»، «مامونى»، «منصورى»، «چينى» و «هانى» بود. حدود يك قرن توليد كاغذ به روش دستى بود و در سال ۱۷۹۹ ميلادى و حدود ۱۲۱۴ هـ .ق يك جوان فرانسوى به نام «لونى دوبرت» ماشين كوچكى ساخت كه كاغذ تهيه مى كرد. به موجب نوشته «گوستاولوبن» در كتاب تمدن اسلام و عرب اختراع كاغذ از پنبه و پارچه كهنه از ابتكار مسلمانان است.
|
بخش عمده كاغذ جهان از مغز چوب به دست مى آيد. جسم كاغذ الياف به هم آميخته «سلولز» است.از مشهورترين شهرهاى ايران كه در كاغذسازى شهرت داشته خونا يا خونج است كه در زمان ياقوت به كاغذ كنان معروف بوده است. كاغذ از زمان اختراع آن تا امروز قابل اعتمادترين وسيله انتقال انديشه بشر بوده است و نقش مهمى در جمع آورى و ذخيره اطلاعات و دانش بشر دارد. از اين رو با پيدايش مركب و صنعت چاپ و موادرنگى اين انديشه بشرى با ابزارى نوين درآميخت. در تاريخ آمده است كه انوشيروان شاه ساسانى نامه اى به پادشاهان هند نوشت كه روى برگ درخت نوشته شده بود و مسعودى مورخ مشهور نيز به آن اشاره كرده است و ظاهراً از همان برگ هايى بوده كه ابوريحان بيرونى در كتاب «تحقيق ماللهند» به آن اشاره نموده است. از معروف ترين كاغذهاى سده ۱۲ و ۱۳ هـ.ق كاغذهاى «خان باليغ»، «ختايى»، «سمرقندى»، «عادل شاهى»، «ترمه اى»، «كشميرى» و «فرنگى» بوده است. امروزه كشورهاى سوئيس، آلمان و ژاپن در ساخت كاغذ مقدم بر كشورهاى ديگرند و انواع و اقسام كاغذهاى سفيد و رنگى را توليد مى كنند. تاريخچه كاغذ در ايران آنچه از مدارك و مستندات تاريخى برمى آيد، اين است كه صنعت كاغذسازى از قرن هفتم هجرى به بعد در ايران وجود داشته و گسترش يافته است. اولين كارخانه كاغذ سازى قبل از جنگ دوم جهانى تأسيس شد، اما موفق نبود. حدود پنجاه و چند سال پيش كارخانه دست دومى از خارج وارد شد و در كرج نصب گرديد، اما تبديل به مقواسازى شد. در سال ۱۳۲۶ هجرى شمسى شركتى با سرمايه گذارى چند تن از جمله «حسن على حكمت»، «دكتر صلح دست» و «ژرژ عيسانيان» تأسيس شد كه خوراك آن كاغذهاى باطله ادارات و سازمان ها و منطقه آن ورامين بود، اما بعد از ملى شدن صنعت نفت اين تلاش ناموفق ماند. در سال ۱۳۴۴ اولين كارخانه كاغذسازى در هفت تپه خوزستان ايجاد شد و در ۱۳۴۶ شركت كاغذ پارس تأسيس شد. به هر حال انسان هاى كشورهاى مختلف مخصوصاً آنها كه زمينه هاى تمدن را در خود داشته اند با سرعت به استقبال پديده كاغذ رفته و با تأسيس كارخانه و شهرك هايى براى توليد كاغذ سال ها تلاش مى كنند تا شايد در صنعت توليد كاغذ به خودكفايى برسند، اما با تمام اين تلاش ها تنها معدودى از كشورهاى جهان توان رسيدن به خودكفايى در كاغذ را پيدا كرده اند. كارخانجات كاغذسازى با نيازى كه به خمير كاغذ حاصل از چوب درختان دارد، كشورهاى زيادى را با مشكل كاغذ روبه رو مى كند. ولى آيا واقعاً تنها چوب است كه مى تواند در توليد كاغذ كشور را يارى دهد . كارشناسان مى گويند براى توليد هر تن خمير كاغذ سفيد از چوب، سه تن يا شش متر مكعب چوب جنگلى و يا حدود هفت تن «باگاس» نياز است. توليد كاغذ با «چوب» يا «باگاس» ! يك كارشناس در اين باره مى گويد: در صورت عدم استفاده از ۱/۶ ميليون تن باگاس بايد حدود يك ميليون و ۲۷۰ هزار مترمكعب چوب مصرف شود كه اين مقدار چوب معادل رويش سالانه ۴۵۷ هزار هكتار جنگل است.
|
هزينه تأمين مواد اوليه مورد نياز براى توليد يك تن خميركاغذ از تنه درختان يك ميليون و ۲۰۰ هزار ريال و از باگاس نيشكر فقط ۱۴۰ هزار ريال است. جالب اينكه آزاد كردن باگاس كه زباله نيشكر است براى محيط زيست مضر بوده و تبديل آن به كاغذ نوعى سود دو طرفه محسوب مى شود. اين در حالى است كه مصرف بى رويه درختان جنگلى بويژه در مناطق شمالى كشور براى تهيه خمير كاغذ، مى تواند اكوسيستم جنگلى اين مناطق كشور را در معرض آسيب جدى و حتى نابودى قرار دهد. بازيافت كاغذهاى باطله روزانه فقط در شهر تهران ۴۵۰ تن كاغذ و مقواى ضايعاتى توليد شده توسط مردم دور ريخته مى شود، در حالى كه برخى از كشورهاى همسايه با جمع آورى اين كاغذها مجدداً آن را بازيافت و به خود ما مى فروشند. در اين ميان نكته اساسى كه بايد در آموزش هاى مدارس و نهادها مورد توجه قرار گيرد، ترغيب مردم به صرفه جويى در كاغذ است؛ صرفه جويى كه بى شك هم به اقتصاد كشور و هم به اقتصاد عمومى و فردى مردم كمك مى كند. عدم صرفه جويى در مصرف كاغذ موجبات تزلزل اقتصادى را فراهم مى كند. جبر دولت براى واردات كاغذ بخش بالايى از بودجه ارزى كشور را صرف وارداتى مى كند كه مى توان به سادگى بودجه آن را كاهش داد. متأسفانه با تمام تبليغات صورت گرفته هنوز كه هنوز است بحث صرفه جويى نتوانسته در فرهنگ زيست محيطى مردم جايگاه خود را پيدا كند. برخورد مردم با «كاغذ» به عنوان پديده اى دور ريختنى و بلااستفاده شونده است. مردم همين كه در نوشته اى بر روى كاغذ اشتباهى صورت مى دهد، آن كاغذ را فاقد ارزش دانسته و به سطل زباله مى اندازند. از گذشته هاى دور در فرهنگ كشور ما توجه به نان و جمع آورى ضايعات نان و نان خشك براى گاودارى و خوراك دام وجود داشته است. احترام و ارزشى كه مردم همواره براى ضايعات نان قائل هستند و به هيچ عنوان نان كهنه غيرقابل مصرف را به همراه زباله هاى دورريختنى بيرون نمى ريزند در مورد كاغذ مصداق پيدا نكرده است. اكثر خانواده ها در كنار كيسه زباله شبانه خود، كيسه اى جداگانه را به نان خشك اختصاص مى دهند، گرچه كاغذ از نظر اهميت به پاى نان نمى رسد ولى متأسفانه كاغذ همواره جايگاه مجزايى در تفكيك زباله هاى منازل نيافته و در لابه لاى قوطى هاى كنسرو و پوست هاى ميوه از دست مى رود. نكته مهم اين است كه بايد در كنار سطل هاى آشغال خانواده سطلى تميز در اتاق ها وجود داشته باشد كه تنها و تنها به كاغذ اختصاص پيدا كند.
در صورت عدم توجه به صرفه جويى كاغذ لااقل بايد فرهنگى در بين مردم شكل بگيرد كه در آن فرهنگ، مردم ضمن آشنايى با بحث بازيافت كاغذها، بدانند كاغذ تنها در صورتى كه قابل نوشتن باشد، ارزشمند نيست و مى توان ضايعات آن را نيز دوباره طى مراحل بازيافتى به كاغذ تازه تبديل كرد.
|
برچسب : نویسنده : داودی tolid بازدید : 47
بر نقوش سنگی که در ارگیلی ترکیه یافت شدهاست، زنی ایرانی با چادر سوار بر اسب نشان دادهشدهاست(ترکیه در آن دوران بخشی از ایران بودهاست). حتی از زیر برفهای منطقهٔ پازریک روسیه(که در آن دوران بخشی از ایران بودهاست)، سرپوشهای پارچهای زنان هخامنشی پیدا شدهاست. در یکی از مهرهای سنگی هخامنشی که امروزه در موزهٔ لوور نگهداری میشود، یک شاهزادهٔ هخامنشی به همراه همنشینان زنش (ندیمههایش) دیده میشود، که شاهزاده چادر و همنشینان سرپوش دارند.
تولید...
برچسب : نویسنده : داودی tolid بازدید : 60
پوشاک بدن انسان را از آب و هوا و دیگر مخاطرات موجود در طبیعت حفظ میکند. همچنین پوشاک میتوانند برای راحتی، حجب و حیا و نیز برای ایمنی مورد استفاده قرار گیرند. همچنین میتوانند نشان دهدهٔ باورهای مذهبی، فرهنگی و دیگر معانی اجتماعی باشند. امروزه و در قرن ۲۱ استفاده از پوشاک بیشتر به خاطر پیروی از مد و شیکپوشی است تا به خاطر راحتی و دیگر استفادههای آن.
وظیفه اصلی پوشاک حفاظت از بدن انسان در برابر خطرات احتمالی در محیط مانند:آب و هوا (مانند نور شدید آفتاب، سرما و گرمای بیش از اندازه و بارش برف و باران)، حشرات، مواد شیمیایی زیان آور، سلاح و سایش با مواد زبر و آسیبرسان و سایر خطرها است. پوشاک در برابر بسیاری از مخاطرات که ممکن است بدن برهنه انسان را زخمی کند، محافظت میکند. در پارهای از موارد پوشاک محیط را از فردی که پوشاک را پوشیده حفاظت میکند (مانند پوشاک ضد عفونی شدهٔ محافظ در اتاق عمل و محیطهای پزشکی).
انسانها همیشه در حال طراحی کردن پوشاک نوین برای مشکلات عملی خود هستند و دیگر فرق بین پوشاک و وسایل حفاظتی به شکل آشکار مشخص نیست. در این باره میتوان به پوشاکی مانند پوشاک فضانوردی، پوشاک زرهی، پوشاک غواصی، مایو، پوشاک حفاظت کننده در مقابل نیش زنبور، لباس چرمی موتورسواری و لباسهای محافظ اشاره کرد.
همچنین مردم بدنهایشان را به وسیله عطر، لوازم آرایش و مدل دادن به موهای سر، صورت و بدنشان پیراسته میکنند. آنها همچنین بدنشان را به وسیله کارهایی مثل خالکوبی و جای زخم و دیگر کارها علامتگذاری میکنند. این کارها ممکن است نشانهای از پوشاک باشند اما پوشاکی به وجود نیامدهاست.
در طول تاریخ بسیاری از جوامع به طور کامل یا تاقسمتی طرفدار برهنگی بودهاند که این یک هنجار فرهنگی به حساب میآمد. در دنیای امروز در بیشتر فرهنگها رفت و آمد در مکانهای همگانی بدون پوشاک یک هنجار شکنی و غیرقابل قبول است. لباسهای اولیه از پوست حیوانات تهیه میشدند. لباس مردم عهد باستان بسیار گشاد بود. در قرون وسطی مردم فقیر لباسهای سادهای برتن میکردند اما ثروتمندان از لباسهای دوخته شده از حریر و ابریشم مرغوب شرق استفاده میکردند. مثلا ملکه الیزابت اول، سمبل مد در دوران خود بود. گفته میشود وی هنگام مرگ خود بیش از ۳۰۰۰ دست لباس داشت.
نخستین ابزار ریسندگی در نزدیکی بهشهر در غار کمربند پیدا شدهاست که مربوط به ۷۰۰۰ سال پیش از میلاد میسح است. در ناحیه سه گابی کردستان از درون تابوتهای سفالین محتوی اجساد کودکان شواهد باستانشناختی دربارهٔ منسوجات مربوط به هزارهٔ پنجم پیش از میلاد بدست آمدهاست. در تپه سیلک، آینهای پیدا شدهاست که رشتههایی از کتان روی آن دیدهمیشود. همچنین در کهنترین بخش شهر شوش، سوزنی سوراخدار یافت شدهاست. افزون بر آن دو سر نیزه پیدا شده که از نقوش پارچههایی پوشیده شده بودند که متعلق به ۳۵۰۰تا ۳۰۰۰پیش از میلاد هستند. شاید جالب باشد که اسکندر مقدونی هنگامی که ایران را فتح کرده بود، لباس ایرانی میپوشید.
تولید...
برچسب : نویسنده : داودی tolid بازدید : 56
چگونگی پیدایش لباس
ایرانیان از بیش از 10 هزار سال پیش دارای تمدن بودهاند. از این رو، ریشهی بسیاری از دستاوردهای بشر را در این تمدن میتوان یافت. برای مثال، نخستین ابزار ریسندگی و بافندگی در غار كمربند، نزدیك بهشهر، یافت شده است كه به 7 هزار سال پیش از میلاد مسیح بازمیگردد. به علاوه، در قدیمیترین بخشهای شهر باستانی شوش، كه در خوزستان قرار دارد، سوزنهای سوراخدار پیدا شده است.
این دستاوردهای و نوآوریهای دیگری كه در دورانهای بعدی رخ داد، صنعت پارچه و پوشاك ایران را پیشتاز و سرآمد جهانیان كرد. جالب است بدانید اسكندر مقدونی، با آنكه به ایران حمله و آن را اشغال كرده بود، لباس ایرانی میپوشید. در این جا به برخی از نوآوریهای ایرانیان در زمینهی پوشاك و پارچه اشاره میشود.
كت و شلوار
ایرانیان نخستین مردمانی بودند كه كت آستیندار و شلوار میپوشیدند. مردمان تمدنهای دیگر، بابلیها، آشوریها، یونانیها و رومیها، شلوار نمیپوشیدند و حتی یونانیها ایرانیان را به خاطر شلوارهای رنگیشان مسخره میكردند. ایرانیان حتی نوعی شلوار ویژهی سواركاری نیز داشتند كه تنگ و چسبان بود و اغلب از چرم ساخته میشد.
شلوار در اصل شروال خوانده میشد. عربها آن را سروال نامیدند و جمع آن را سراویل میگویند. در تركی و كردی نیز شروال گفته می شود. مجارهای آن را شلواری (Schalwary) میگویند. به زبان لاتین، سارابارا (Sarabara) گفته میشد. واژهی انگلیسی Pajama (پاجاما) از واژهی پای جامه ساخته شده است كه از واژههای فارسی كهن است.
پوشش زنان
ایرانیان از دیرباز به پاكدامنی اهمیت میدادند و زنان ایرانی پوشیده با چادر یا پوششهای دیگری كه بخشهایی از موها را میپوشاند و تنه را در بر میگرفت، در میان مردان ظاهر میشدند. در یك مهر سنگی استوانهای كه از دورهی هخامنشی برجای مانده و اكنون در موزهی لوور فرانسه نگهداری میشود، شاهزادهی ایرانی و ندیمههایش دیده می شود كه شاهزاده چادر و ندیمهها سرپوش دارند. در طرحی كه روی سنگی در ارگیلی تركیه نقش بسته است، زن ایرانی باپوشش چادر و سوار بر اسب دیده میشود. حتی سرپوشهای پارچهای دورهی هخامنشی از زیر برفهای منطقهی پازریك روسیه پیدا شده است. (یادآوری میشود، سرزمینهایی كه نام بردیم، بخشی از امپراطوری پهناور پارسها بودند.)
گلدوزی
نقش زدن بر پارچه و لباس از دیرباز در ایران مرسوم بود. در تابوت سنگی اسكندر كه در موزهی استامبول نگهداری میشود، ایرانیان شلوارهایی با پارچههای زیبا پوشیدهاند كه طرح دار و گاهی نقشهایی از گلها دارند. گلدوزی در دورهی صفویه به شكوفایی رسید به نحوی كه هنرمندان روم شرقی (امپراتوری بیزانس) طرحهای ایرانی را بر لباسهای فاخر نقش میزدند. حتی ریشهی عنصرهای اصلی گلدوزی امروزی نیز به ایران بازمیگردد كه از راه كشورهای ساحل دریای مدیترانه به ایتالیا و اسپانیا رفته و بعدها در سرزمینهای دیگر مورد توجه قرار گرفته است.
ابریشم ایرانی
بافتن پارچه از ایران آغاز شده و تا دروهی صفوی از مهمترین فرآوردههای صادراتی ایرانیان بوده است. با آن كه بافت ابریشم به چینیها بازمیگردد، ابریشم ایرانی در دورهی ساسانیان به چنان كیفیت و ظرافتی رسیده بود كه چینیها نیز از ایران پارچهی ابریشمی وارد میكردند. برخی از پارچههای ایرانی كه ویژهی اسقفها تهیه شده، هنوز در گنجینههای كلیساهای اروپا نگهداری میشود.
ردپای شكوه صنعت پارچهبافی را در واژههای ایرانی كه به زبانهای مختلف راهیافته است، میتوان پیدا كرد.
در زبان عربی: دیباج (از واژهی دیباگ به مفهوم زری ابریشمی) و استبرق (از واژهی ستبرگ به مفهوم نوعی پارچهی ابریشمی)
در زبان انگلیسی: Tafta (از واژهی تافته به مفهوم نوعی پارچهی ابریشمی) Chintz (از واژهی چیت به مفهوم نوعی پارچه)
در زبان روسی: Izarbaf (از واژهی هزارباف به مفهوم پارچهی زری گلابتون) و Partcha (از واژهی پارچه)
لباس ورزش
ایرانیان نخستین مردمانی هستند كه از لباس ورزشی استفاده میكردند. چوگان ورزش باستانی و مورد علاقهی ایرانیان بود. چوگان بازان نوعی پیراهن نیمآستین و شلوار تنگی میپوشیدند تا هنگاه بازی راحتتر باشند. جنس پیراهن چوگان بازی را نیز نوعی انتخاب كرده بودند تا كمتر عرق كنند. انگلیسیها در سالهای استعمار هندوستان در آن سرزمین با چوگان و لباس نیم آستین آشنا شدند و آن را به خود به اروپا بردند كه بعدها به آمریكا نیز راه یافت و به تیشرتهای امروزی منجر شد.
لباس شوالیهها
در دورهی اشكانیان و ساسانیان مردان جنگی خود و اسبانشان را زره پوش میكردند. در تاق بستان، در كرمانشاه، سربازی زرهپوش سوار بر اسب زرهپوش بر پهنهی سنگ كندهكاری شده است كه با دیدن آن به یاد شوالیههای اروپایی میافتیم. در واقع، شوالیههای اشكانی سرمشق شوالیههای اروپایی قرار گرفتند.
نوآوریهای دیگر
دستكش: گزنفون، تاریخنگار یونانی با ایرانیانی روبهرو شده بود كه دستهایشان را در پوستهای ضخیم و قابهایی نگه میداشتند. نمونههایی از دستكشهای زینتی در موزهی ایران باستان نگهداری میشود.
انوع كلاه: ایرانیان از دیرباز كلاههای گوناگونی میپوشیدند كه نشاندهندهی موقعیت اجتماعی آنان بود. كلاه پاپها و حتی تاج برخی از پادشاهان قدیم اروپا، برگرفته از كلاه و تاج پادشاهان ایران است.
چكمه : پوشیدن چكمههای چرمی از زمان هخامنشیان مرسوم بود و حتی ژوستینین، امپراتور روم شرقی، چكمههای ایرانی میپوشید.
شال: هنوز هم در زبان انگلیسی به همین نام خوانده میشود (shawl) و نوع مردانه و زنانهی آن هر دو نوآوری ایرانی هستند.
آن سه خرمند: طرحی از سه مغ زردشتی كه برای شست و شو و معطر كردن عیسی مسیح(ع) دعوت شده یودند. این تصویر موراییك، بر دیوار كلیسای سنت اپالینار در شهر راون ایتالیا نقش بسته است.
تولید...
برچسب : نویسنده : داودی tolid بازدید : 50